هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
او ماند که در کنار زینب باشد
سجّاد که سجّاده به او دل میبست
تدبیر خدا بود که در تب باشد
شهادت وارث نهضت عاشورا تسلیت باد
**********
منم من، شهید سوز و اشک و ناله
به دل دارم داغ سه ساله
عزیزان من، شدند از غربت
تمامی پرپر همچو لاله
امامُ العارفینم، سید الساجدینم، من زین العابدینم
**********
واویلا، روح عبادت کشته شد
قلب همه به درد و غم آغشته شد
بر مصحف غم های زین العابدین
مرثیه ی کرب و بلا نوشته شد
**********
در صبر تو روح استقامت دیدند
آثار بزرگی و کرامت دیدند
از منبر عشق چون که بالا رفتی
در قامت خطبه ات قیامت دیدند
**********
آنکه عمری به دعا غنچه لب وا می کرد
گریه بر غربت و مظلومی بابا می کرد
آنچه در معرکه کرببلا رخ می داد
شاهدی بود که از خیمه تماشا می کرد
مصلحت بود که آنجا به شهادت نرسد
ورنه او هم به بر فاطمه ماوا می کرد
**********
یعقوب کربلا! چه قدر گریه می کنی
از صبح زود تا به سحر گریه می کنی
یعقوب را که غصه ی یوسف شکست و تو
داری برای چند نفر گریه می کنی
**********
درد بسیار، مداوا گریه
ارث جا مانده زهرا گریه
روزها ناله و شب ها گریه
آب می خورد، ولی با گریه
**********
قسمت این بود بال و پر نزنی
مرد بیمار خیمه ها باشی
حکمت این بود روی نی نروی
راوی رنج نینوا باشی
**********
باز گریان غم هم نفسی باید شد
زائر مرغ غریب قفسی باید شد
باز یک عده جفا، زخم روی زخم زدند
از قضا باز عزادار کسی باید شد
**********
با ما بگو ز تسویه ی بی مرام ها
از چشم هرزه و نظر ازدحام ها
دیدم محاسن تو ز خونت خضاب شد
از بس که سنگ خورده ای از پشت بام ها
**********
آیینه زاده ام که اسیر سلاسلم
هجده ستاره بر سر نیزه مقابلم
ما را زدند مثل اسیران خارجی
دارم هزار راز نگفته در این دلم
**********
دلسوخته، شبیه دل خیمه ها شده
مانند پاره پیروهنی نخ نما شده
دارم هنوز بر سرم عمامه ای که سوخت
بغض گلوی سوخته ام بی صدا شده
**********
ز فرط گریه گرفته صدای تو بس کن
خدا کند که بمیرم برای تو بس کن
تمام ایل و تبارت فدای دین گشتند
تمام ایل و تبارم فدای تو بس کن